گریگوری کالیادا
(Grigoriy Kolyada)
مترجم: ا. م. شیری
۴ خرداد- جوزا ۱۳۹۳
صرفنظر از میزان مشارکت مردم در انتخابات رئیس جمهوری اوکراین در روز یکشنبه (۲۵ ماه مه)، نتیجۀ آن، به باور عمومی، از پیش مشخص شده است: پاراشنکو، فرد مورد علاقۀ آمریکا را رئیس جمهور اعلام خواهند کرد. نقشه جغرافیائی اولویتهای انتخاباتی که برای ۲۵ ماه مه تعیین شده، اوکراین را باز هم بیشتر تقسیم خواهد کرد: تولیدکننده شکلات و سارق «نجیب» پولهای کشور را در بخش قابل ملاحظهای از کشور بعنوان رئیس جمهور نخواهند پذیرفت. حتی در صورت ادارۀ مستقیم اوکراین با اشاره دست بایدن، نولاند و پائت، پاراشنکو هیچ شانسی برای متوقف ساختن جنگ خونین داخلی ندارد. بویژه اینکه، آمریکائیها چنین وظیفهای را برای «خرگوش شکلاتی» تعیین نکردهاند…
میلیاردر پاراشنکو، کسب و کار خود را با شستن پولهای کارگاهداران کهنۀ اتحاد شوروی آغاز کرد. افسانههای حاکی از چگونگی موفقیت کسب و کار فردی پاراشنکو ابداعی هستند. روابط جنائی پدرش که در سال ۱۹۸۶ بجرم سرقت ثروتهای هنگفت محکوم و به زندان افتاد، به کمک او شتافتند. پدرش بعد از آزادی از زندان، ابتدا به تجارت مشغول شد و سپس پسرش را به این کار جلب نمود. به تجارت کثیف مشغول شدند: همه چیز از تصرف اموال دولتی بوسیلۀ باندهای مسلح آغاز گردید. پاراشنکوها فقط اوکراین را تهدید نمیکردند. وکیل دادگستری مشهور کییف، تاتیانا مونتیان، کار خانوادگی آنها را در ترانسدنسترویا (جمهوری خودمختار جدایی طلب مولداوی. م.) بخاطر میآورد: «وحشتناک بود: هم اسلحه، هم فاحشه، هم مواد مخدر حمل و نقل میشد، و همۀ آنها را این پدر و پسرک هدایت میکردند». در مقابل همه این خدمتگزاریها، در سال ۲۰۰۹ پطر پاراشنکو از پدرخوانده خود، ویکتور یوشنکو، عنوان قهرمان اوکراین را برای پدرش خرید.
پطر پاراشنکو در سایۀ تلاشهای خستگیناپذیر در بکارگیری پولهای بودجه برای خدمت به کسب و کار شخصی وسیعاً شهرت یافت. استاد پولسازی «زیرمیزی»- رئیس جمهور آیندۀ بخشی از اوکراین خواهد بود. او بارها به فساد مالی در مقیاس بزرگ، به لابیگری علنی، به تقلب و دستکاری در بودجه، به فرار از پرداخت مالیات، به معاملات غیرقانونی هنگام خرید سهام مؤسسات، به تهدید به قتل مخالفان سیاسی و رقبای خود متهم شده است. با این حساب، آنکه برای سرقت پولهای بودجه تلاش میکند، نه یک دله- دزد خرده پا، بلکه یک الیگارش واقعی، صاحب امپراطوری عظیم کسب و کار چندین رشتهای میباشد.
در رتبهبندی جهانی یهودیان ثروتمند بر اساس لیست مجله آمریکائی فوربس (Forbes)، پطر پاراشنکو با داشتن ۱ میلیارد و ۶۰۰ میلیون (یک میلیارد و ششصد میلیون) دلار ثروت، در ردیف ۱۳۰ جای گرفته است. نام اصلی رئیس جمهور آینده اوکراین پطر والتسمان است. این الیگارش نام خانوادگی پارشنکو را از مادر یهودیش به ارث برده است.
در گذشته پاراشنکو یکی از حامیان مالی حزب «اوکراین ما» و ویکتور یوشنکو بود. پاراشنکو، مالک «کانال پنجم» میباشد، که طی سالیان زیادی به تبلیغات خشن ضد روسیه مشغول است. تا زمانهای اخیر، سود کمپانی «روشن» (Roshen) متعلق به او از کار در بازارهای روسیه سالانه به صدها میلیون دلار بالغ میشد. بر اساس شاخصهای سال ۲۰۱۲ سهم روشن از بازار محصولات قنادی روسیه ۳ و ۲ دهم درصد (رتبه ۶ در میان تولیدکنندگان) بود. پاراشنکو پولهای بدستآورده از روسیه را همواره برای اجرای پروژههای ضد روسیه مصرف میکرد.
نامزد امروزی ریاست جمهوری و رئیس جمهور فردا، مبارزه برای بازپسگیری کریمه و دفاع از اوکراین در مقابل «تجاوز خارجی» را اولویت خود مینامد. پیدا کردن پیشنهادات مشخص در برنامۀ پیش از انتخاباتی پاراشنکو دشوار است، چرا که هیچ پیشنهادی در آن وجود ندارد. جای آنها را دعوت به ساختن اوکراین «آزاد و اروپائی»، «بازسازی ارتش» و غیره گرفته است. هرگاه که پاراشنکو از «میهن پرستی»، «اتحاد ملی»، «دفاع از حقوق بشر» جرف می زند، بسیاری از مردم اوکراین احساس انزجار میکنند.
پطر پاراشنکو حتی بعنوان یک آفتابپرست سیاسی مشهور است. این الیگارش برای دستدرازی به خزانۀ دولتی با وقاحت خاصی به داخل سیاست اوکراین وارد شده است که کوتاه کردن دست او از آنجا دیگر ممکن نیست. با وجود همۀ هوسها و عطش آشکار به قدرت، او فاقد تیم نامدار، مستعد و متخصص میباشد. نه فکری دارد و نه برنامهای برای عمل. فقط پول دارد و آرزو برای کسب قدرت و داشتن پول باز هم بیشتر.
اکنون پطر پاراشنکو با وجود کنترل گروههای منطقه ای حاکم در استانهای وینیتسیا، ولین، چرنوویتسک و زاپاروژی، آرزوی تصاحب همه اوکراین را در سر می پروراند. توطئه های سیاسی پاراشنکو، که نامش با دهها جنجال پیوند خورده، هیچ حد و مرزی نمی شناسد. او یکی از پرسوناژهای منفور و عنصر فاسد شماره یک اوکراین بوده و خواهد بود. برغم شکست دهها نقش پاراشنکو در سیاست بزرگ اوکراین، اکنون در سایه حمایتهای همهجانبه واشنگتن، او خودش را برای نشستن بر صندلی ریاست جمهوری آماده میکند.
***
متمم مطلب:
مشخصه بارز و اصلی دوران حاضر خطری است که امپریالیسم جهانی بسرکردگی امپریال- فاشیسم آمریکا متوجه همه خلقها، ملتها و کشورهای جهان کرده است. بسخن دیگر، تضاد اصلی و اساسی دوران حاضر، تضاد میان خلقهای منکوب شده و ستمدیدۀ جهان در کشورهای مستعمره و نیمهمستعمره، در کشورهای تاراج شده و عقب نگه داشته شده، کوچک و تضعیف شده با امپریالیسم جهانی است که بدون تمرکز روی آن، حل هیچیک از مشکلات و معضلات عموم بشری قطعا امکانپذیر نیست. بدون شناخت امپریالیسم و سیاستهای ضدانسانی آن، بدون شناسائی و افشای عوامل و مزدوران داخلی آن در هر کشور جهان، هر گونه حرف و حدیث از مبارزه برای استقلال و آزادی کشورها، برای رفاه و امنیت سیاسی و اجتماعی انسان چیزی بیشتر از سخنسرایی پوچ و بیپشتوانه نمیتواند باشد.
در طول تقریبا دو و نیم دهه پس از تجزیۀ و حذف اتحاد شوروی از نقشۀ سیاسی جهان، امپریالیسم جهانی دهها کشور دیگر، از جمله آنها، همۀ کشورهای اروپای شرقی، یوگسلاوی، افغانستان، عراق، سومالی، سودان، لیبی، سوریه، اوکراین، هندوراس، ساحل عاج، مالی، یمن و غیره را به آشوب کشیده، اشغال، تجزیه و ویران کرده، میلیونها انسان را بقتل رسانده و دهها میلیون نفر را از خانه و کاشانۀ خود آواره جهان ساخته است و در همه و یا اغلب این کشور منفورترین مزدوران و دست آموزان خود را که عمدتا از میان دلالان مواد مخدر و روسپیگری، اعضای باندهای جنایتکاران سازمانیافته، گروههای تروریستی- فاشیستی و ملیگرایان افراطی برگزیده، بر سریر قدرت نشانده است. حاکمان کنونی همه کشورهای اشغالی، بویژه، در قلمرو یوگسلاوی سابق، افغانستان، لیبی، هندوراس، اوکراین و سایره، نمونۀ بارز همۀ مدعیات فوق هستند.
بنابراینها، کمترین کوتاهی از افشای سیاستها و ماهیت ضدبشری امپریالیسم جهانی، بیتوجهی به شناخت عوامل و مزدوران داخلی متلون آن، موجب «خوابیدن شتر» امپریالیستی بر در خانه ما نیز خواهد بود. پس، بهوش باشیم!
مترجم